13

خوانش انتقادی همه چیز

Archive for the ‘علمی’ Category

تولد تولد تولدت مبارک…

Posted by lord13 در آگوست 16, 2007

اول ازهمه تولد بالاترین را به همه کسانی مثل سازندگان و تمام کسانی که سعی کردند تا به نوعی بهترین هایی که می دیدند را به دیگران هم نشان بدهند عقیده شان را به اشتراک بگذارند وشادی و غم هایشان را از این طریق تقسیم کنند تبریک می گویم واز همه آنها به خاطر زحماتشان تشکر می کنم.

بالاترین فرصتی به همه ما می دهد تا نتیجه گردش خودمان در دنیای مجازی را به دیگران نشان بدهیم و گاهی باعث صرفه جویی دیگران در وقت بشویم و یا چیزی را معرفی کنیم که دیگران شاید هرگز نتوانند به آن دست پیدا کنند.اینجا می توانیم بالاترین را تلاشی برای گروه شدن و متحد شدن در یک روح بدانیم چون هدف تقریبا» همه قسمت کردن احساسات یا تفکرات است.هر چند گاهی مخالفت با یک تفکر یا درک یک اشتباه یک ایده را حذف می کند اما این حذف هم در جهت این است که دیگران به مشکل نخورند و یا دچار اتلاف وقت نشوند (البته در بیشتر اوفات این طور است) همه ما به علت وجود بالاترین چیز هایی یاد گرفتیم و با حقایقی روبرو شدیم که شاید در موقعیت دیگری آنها را دیرتر پیدا می کردیم.مثلا» خود من این را فهمیدم موضاعاتی هست که شاید کسی به جز خودم به آنها علاقه ای ندارد و موضوعات پرطرفداری هست که من از آنها لذت نمی برم پس من باید طوری رفتار کنم که به سلیقه دیگران توهین نکنم.ولی این موضوع خطرناک هم می شود آنجا که کسی برای اینکه از طرف دیگران پذیرفته شود سلیفه خود را عوض کند و به چیزی که ایمان داشته پشت کند.در واقع من یاد گرفتم بدون توهین به سلیقه اکثریت حرف خودم را هم بزنم هر چند به آن توجهی نشود.

موضوع دیگر رای دادن ها است که شاید زیاد به چشم نیاید ولی گاهی آزار دهنده است مثلا» لینکهایم بارها منفی وقت تلف کنی گرفته اند ولی نفهمیده ام علت چه بوده و فکر هم که کردم دیدم من کسی را سر کار نگذاشتم که به لینک من منفی بدهند.شخصا» خیلی رای نمی دهم و خصوصا» منفی که فکر کنم نهایتا» 1-2 تا داده باشم و آن هم کلی توضیح نوشتم چون می دانم اگر چه حسی به کسی که لینکش حذف شود دست می دهد و دیگر پس از یکسال کسی لینک خیلی ضعیفی نمی دهد که مستحق حذف شدن سریع باشد (البته هنوز هم اشتباهاتی می شود مثلا» من کسی را دیدم که به جای توضیحات یک متن نوشته بود و تازه گفته بود لینک الکی است!شاید فکر کرده بود در بلاگش می نویسد!) خیلی بهتر می شد اگر همگی در موقع رای دادن دقیق تر عمل می کردیم.

خلاصه بالاترین برای من نوعی تمرین برای حضور در جامعه ای است که از همه نوع فکر در آن حضور دارند و این یعنی باید آنچه می گویید معتبر و مشخص باشد و اگر نه به انحراف و یا خشم عده ای تبدیل می شود.

Posted in اجتماعی, تکنولوژی, شخصی, علمی | Leave a Comment »

وردپرس:آنچه دیگران ندارند

Posted by lord13 در آگوست 15, 2007

من خیلی از چیز های فنی بلاگ ها سر در نمی آورم و حتی با جاوا اسکریپت آشنایی خاصی ندارم و خلاصه تخصص زیادی در مورد نکات فنی بلاگ ها ندارم و این اولین بلاگ من است.اما در حد یک بلاگ نویس ساده می توانم درباره سرویس هایی مثل وردپرس یا بلاگر صحبت کنم.من از اینکه از سرویس های وطنی استفاده نمی کنم خوشحالم چونکه همین چند وقته دیدیم که چه اتفاقاتی برای پرشین بلاگ یا بلاگفا افتاد و حتی یکی از آنها دو بار دچار مشکل شد و مدیر آن اعلام کرد که می دانسته است مشکل کجا است و این سوال پیش می آید اگر واقعا» می دانسته است چرا مشکل را رفع نکرده و آیا اصلا» اطلاعات و زحمات استفاده کننده ها برای او اصلا» اهمیتی داشته و یا فقط به فکر آن تبلیغات های لعنتی است که تمام تمرکز خواننده را به هم می زنند و تازه مسولان نسبت به آنها خیلی حساس هستند.اینجا در وردپرس شما تبلیغاتی نمی بینید با این وجود امکانات هر چند وقت بیشتر می شوند.پس به نظر من اگر اولویتی برای سرویس ها قایل شویم سرویس های وطنی اختلاف زیادی با بلاگر و وردپرس دارند و اگر شروع به پیش رفت نکنند پند وقت بعد دیگر هیچ کسی برای سرویس دادن ندارند و اگر حالا هم می بینید استفاده کننده های زیادی دارند به خاطر این است که بسیاری از وردپرس بی اطلاعند و بلاگر هم چون زبان فارسی ندارد سرمای خاصی دارد که شخص را منصرف می کند.من از وردپرس را خیلی بیشتر می پسندم چون شما را درگیر نمی کند تا به قالب خود چیز زیادی بیفزایید و با این وجود من بلاگ هایی در وردپرس دیدم که با سلیقه به خوبی زیباسازی شده بودند (نتیجه:من خیلی بی سلیقه هستم) ولی نکته مهم اینجاست که در اینجا شما بیشتر سعی در تولید محتوا هستید و در واقع با ظاهر بلاگتان معطل نمی شوید در حالی که در بلاگر زمان زیادی برای ساختن شکل دلخواهتان صرف می کنید (این مورد برتری نیست بلکه ویژگی است) من یک بلاگ در بلاگر ساختم ولی زیاد جلب نشدم مثلا» در مورد قالب کلی وقت صرف کردم ولی نتیجه زیادی نگرفتم پس به طور کلی بی خیال بلاگرشدن را زدم هرچند که بلاگر امکانات خوبی دارد که به سادگی شکل و ظاهر خوبی ایجاد کنید (که این وسوسه گاهی افرادی مثل من را از وردپرس به بلاگر می برد)

اگر شما تا به حال خانه ای در وب ندارید به قول آقای مزیدی خانه ای روی آب نسازید و سراغ سرویس های وطنی نروید و بیایید کنار ما در وردپرس با هم باشیم و در این محیط که  هرچند ظاهر سازی نیست صفا هست به ایجاد مفهوم اقدام کنیم.

Posted in تکنولوژی, علمی | 6 Comments »

ما و طبیعت

Posted by lord13 در ژوئیه 16, 2007

وقتی روی زمین دراز می کشیم و به این سمت وآن سمت می رویم تا خوابمان ببرد مورچه ها چه فکری میکنند؟آنها شاید فکر می کنند انسانها برای از بین بردنشان ماشین جدیدی ساخته اند که مدام تکان می خورد تا رد مورچه ها را پیدا کند وآنها را از بین ببرد.به نظر شما گیاهان به ماشین چمن زنی چه نامی می دهند؟صندلی الکتریکی یا گیوتین گرچه من زبان آنها را نمی دانم میدانم باید چیزی در همین حدود باشد.پرندگان چه تلقی از هواپیما دارند؟آیا آنها آن را وسیله ای نمی دانند که برای شکستن غرور حکومت باستانی آنها بر آسمان ساخته شده است؟آیا همین خود ما وقتی طوفان یا سیلی اتفاق می افتد آن را عذاب الهی نمی دانیم؟

غم انگیز است ما گیاهان را گل ها را دوست داریم{یا حداقل تظاهر میکنیم}ولی با احساسات شاعرانه آنها رامی چینیم چه قتل رمانتیکی؟یا حتما» به خاطر عشق عمیف مان به باران است که بارانی ضخیم کفش های ضد آب و چتر های سنگین بر می داریم وبه دیدار باران می رویم آیا ما باران را ملاقات کرده ایم؟در آخرین سفرم در جایی وسط جنگل بدون نقشه با مه غلیظ و زمین کاملا» گلی گم شده بودیم و داد وفریاد همراهانم که از گل شکایت می کردند را می شنیدم قطعا» کار مسخره ای به نظر می رسید اگر در آن شرایط – که همه گل را دشمن اصلی و عامل گم شدن می دانستند – به آنها می گفتم خود شما هم از گل ساخته شده اید ولی آیا علت این به جز باور نداشتن انسان به ذات خودش چه می تواند باشد؟

چرا همه انسان ها خود را عاشق صلح می دانند ولی آشکارا نقض قوانینی می کنند که خودشان برای ایجاد صلح وضع کرده اند؟مثلا» بدون صف نان می گیرند چراغ راهنمایی را نا دیده می گیرند بر روی چمن هایی که با طناب جدا شده اند راه می روند کمک به پیرمرد سر جاده را وقت تلف کنی می دانند پسرک فقیر را که تقاضای خرید آدامس دارد را «گدا» می نامند و از خود می رانند. باور کنید اینها پایه های نقض حقوق مردم جهان اند.ولی در مقابل هم می گویند من آرزوی داشتن جهان در صلح و عدل دارم.

گاهی هم وظیفه خود را در مقابل طبیعت باغچه ای می دانند که حق مهمانی دادن ندارد.باور کنید و مهمان ها را علف هرز می نا مند وبا گیوتین سرشان را می برند.به طول جاده ها افتخار می کنند جاده ها را مظهر ارتباط می دانند و به همین علت به خود اجازه نابود کردن طبیعت را می دهند.ولی باور کنید نسبت به چهار قرن پیش طبیعت مان گوشه گیر تر شده اما ارتباط ما فقط به سطح و خط مماسی تبدیل شده است.

باید باور کنیم طبیعت برای ما هرگز دردسر درست نکرده ولی ماییم که همواره خود را به عنوان دشمن شماره یک او نشان داده ایم.پس باید گاهی به طبیعت هم فرصت شیطنت هایی مثل سیل و زلزله را بدهیم می دانید طبیعت هم مثل ما به پیشرفت مضاعف فکر می کند.

Posted in اجتماعی, علمی | Leave a Comment »