شاید شما هم توجه کرده باشید که ما ایرانی ها بعد از مرگ افراد چه قدر برای ان ها احترام قایل می شویم و در بزرگداشت آن ها کم نمی گذاریم. این به تنهایی بد نیست ولی چرا این احترام را وقتی زنده بودند انجام ندادیم؟
ما همیشه به دنبال کسانی هستیم که به وسیله ی دلسوزی کردن محبت مان را به آن ها ثابت کنیم. این یک واقعیت است مثلا» وقتی که می خواهند علاقه شان را امام حسین شان نشان بدهند او را تا سر حد کوچک شدن مظلوم و ضعیف جلوه می دهند بعد برایش گریه می کنند و عاشقش می شوند! برای یک انسان مثل دکتر حسابی هم مدام رنج های زندگی اش را یاد آور می شوند و بعد تحسینش می کنند. همیشه افرادی را که در جنگ کشته شدند افرادی بی دفاع و جوانانی بی گناه جلوه داده شده اند تا قابل ستایش باشند. برای افراد مهم هم این طور رسم است که باید بمیرند و سپس در رثای آن ها اشکی بریزیم و مطلبی بخوانیم و مثلا» یادشان را گرامی بداریم.
انگار این ها اصلا» چیز های مهمی نبودند اگر بیچاره و ناتوان نبودند!
در آمریکا سربازانشان را ستایش می کنند چون آن ها را نمیاد پایداری و قدرت می دانند و ما سربازانمان را تنها مورچه هایی می بینیم که تنها سلاحشان کشته شدن است!
برای ما بدبختی یک ارزش بی حد و حصر است چیزی که برای مهم بودن چیزی حتما» لازم است. هر چه بیشتر بهتر !
پس نوشت خیلی بی ربط:گفته ها در آهنگ rosetta stoned در واقع حرف های بیمار در آهنگ (lost keys (blame_hofmann است دیگر! اینجا را ببینید : Track listing