13

خوانش انتقادی همه چیز

آیا اصلا» برای زنان حقی قائل شده ایم؟

Posted by lord13 در دسامبر 26, 2007

وقتی صحبت از نقش زنان در جامعه ایرانی می شود همه یاد این جمله مسخره و بی خود می افتند «خانوم ها مقدمند» نمی دانم کدام آدم ابلهی این را گفته ولی باید بگویم اصلا» برای جامعه ما ساخته نشده. خودمان هم می دانیم که هیچ وقت حق و حقوق زن های جامعه مان را نپرداخته ایم آن قدر افراطی و احمقانه با آن ها بر خورد کرده ایم که دیگر درست و غلط را نمی دانیم. مثلا» امروز در تاکسی دیدم راننده چند تا عکس چسبانده بود به داشبورد و بقیه جاهای ماشینش که البته همشون زن بودند! این جا تعجب ناک نیست ولی وقتی می بینیم در همین جامعه برادری خواهرش را می کشد وقتی عکس یک نفر را در کیفش پیدا می کند قضیه » مورد دار» می شود. درست است که هیچ وقت نخواسته ایم به زنان کمک کنیم ولی حد اقل آشکارا (و حتی پنهانی) حقشان را پایمال نکنیم.مثلا» همین قضیه ارث که نمونه بارز تبعیض است.خب اگر اسلام می تواند در مورد انتخابات نظر بدهد چرا نمی تواند به این موضوع جواب بدهد و این جا است که شک می کنم آیا دارم با اسلام صحبت می کنم؟

یادم نیست (اصلا» هم مهم نیست) کدام یکی از مسئولان همین مملکت می گوید:»اگر حق طلاق را به زنان هم بدهیم همه مردان مجرد می مانند» خب مسلما» این آدم درباره این جمله اش اصلا» فکر نکرده (همان طور که برای کارهای دیگری که برای ما(!) انجام می دهد فکر نمی کند) ولی می بینید که نسبت به زنان چگونه اندیشیده می شود!

برای تصویب قانونی برای حمایت از زنان یک عده از همین مردان جمع می شود و معلوم است چه قانونی میشود! جالب اینجا است نمایندگان زن خودشان برای نابود کرد کردن حقوق زنان پیش تازند!

با این اوضاع مسخره نیست اگر بگویم:»خانم ها و آقایون ایرانی کریسمس مبارک»

2 پاسخ to “آیا اصلا» برای زنان حقی قائل شده ایم؟”

  1. ققنوس said

    لُرد عزیز و محترم سلام

    کاملا با شما هم‌عقید‌ه هستم. راستش من گاهی فکر می‌کنم قضیه از «زن» و «مرد» فراتر می‌رود. در بسیاری امور شده‌ایم یک چهارراه که ترافیک آن گره خورده و چراغ سبز و قرمز می‌شود بدون اینکه کسی بتواند (یا بخواهد) سر سوزنی تکان بخورد. دست آخر نیاز به یک پلیس است که مدتی چراغ را نادیده بگیرد و با قلدری و تشر یک سوی چهار‌راه را باز کند و جلوی عبور دوطرف را بگیرد تا طرف سوم تقاطع را تخلیه کند و همین‌گونه پیش برود تا تقاطع بحال عادی بازگردد. اگر آن مقام «غیر محترم» نیز از خودشان چنان افاضاتی ساطع فرموده‌اند که بوی گندش به هوا است، شاید به همین دلیل باشد که در تقاطع جامعه ما، سنت و مذهب و فرهنگ و مدرنیته و قانون آنچنان به هم تنیده‌اند که ظاهرا باید یک سو را نگاه داشت (هرچند که عجله هم دارند) تا دیگران تقاطع را تخلیه کنند. دیوار کوتاه این سوی خیابان هم که معلوم است «بانوان» هستند که باید منتظر بمانند تا همان جناب و دست‌یاران‌شان با چنگ و دندان سعی در باز کردن گره‌کور اجتماع کنند. البته در یک خیابان ممکن است با فرارسیدن شب بار ترافیک سبک شود اما بار خیابان جامعه همواره سنگین است و ترافیکش جان‌فرسا.

    با تشکر و تقدیم احترام

  2. منظورت از زن همون جامدادی بود دیگه؟

بیان دیدگاه